اس ام اس های عشقولانه
دوستانه
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید اوقات خوشی رو در این وبلاگ براتون آرزو می کنم.

پيوندها
کویر لوت
گل سرخ
mahsa jo0o0n
asal-love68
دل دریایی
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دوستانه و آدرس ashkan.az.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 126
بازدید کل : 48514
تعداد مطالب : 54
تعداد نظرات : 35
تعداد آنلاین : 1



نويسندگان
اشکان

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
چهار شنبه 16 خرداد 1391برچسب:, :: 21:55 :: نويسنده : اشکان

********اس ام اس عاشقانه*********

**************************************************

یه روز معلم پرسید که عشق چند بخشه:

زود دستمو بردم بالا و گفتم:

یه بخشه ولی وقتی تو رو دیدم فهمیدم که عشق سه بخشه...
1-آتش دیدن تو  2-شوق با تو بودن۳ - واندوه بی تو بودن
از دل کوچه گذشتم از میون جاده ی خیس
این مسیر بدون برگشت که واسم هیچ آشنا نیست
میخوام آرامش بگیرم من که تو غصه اسیرم
حق من نیست مثل سایه توی تنهایی بمیرم…
سلامت میکنم ای غنچه ی راز / تو بودی از برای عشقم آغاز
تویی تنها دلیل زنده بودن / ندارم طاقتت با چشم در ناز

مثل یک درنای زیبا تا افق پرواز کن ، نغمه ای دیگر برای فصل سرما ساز کن

زندگی تکرار زخم کهنه دیروز نیست ، بالهای خسته ات را رو به فردا باز کن.

زین شاخه به آن شاخه پریدن ممنوع ، در ذهن بجز تو آفریدن ممنوع

غیر از تو ورود دیگران در قلبم ، عمرا ، ابدا ، هیچ ، اکیدا ، ممنوع!

با تو زمستان هم لحظه ها شکوفه می زنند انگار که هر ثانیه آغاز بهاری است

برای رسیدن به ” تو “

آری آغاز دوست داشتن است گر چه پایان راه نا پیداست

من به پایان دگر نیند یشم که همین دوست داشتن زیباست


آنگاه که آوار تنهایی روحت را در هم شکست ، گوشه ی قلبت را بنگر ،

من آنجا به انتظارت هستم


زندگی ابرهایی است با نام وفا  میریزد به جویی به نام صفا

میرود به رودی به نام عشق  میرسد به دریایی به نام وداع

جانا ز دست عشق تو ، یک دم نباشد راحتم / هر شب خیالت را کشم ، ای ماه تابان در برم


مردی نزد روانپزشک رفت و از غمی که در سینه داشت سخن گفت.

روان پزشک پاسخ داد : در شهر دلقکی ست که مردم را میخنداند و

شاد میکند نزد او برو تا غم خود را فراموش کنی ، مرد لبخند تلخی زد و گفت : من همان دلقکم!!!


بی تو آغاز می کنم من روزهای زرد را / اشک و آه و ناله ها و درد را

می نویسم بی تو بودن های من پایانم است / بی تو حامل می شوم اندوه و اشک سرد را


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: